ابتدا که فریب دروغهای مبلغان دروغگوی احمدی را خوردم، بنا بود که پس از مدتی پسر امام زمان قیام کند؛ ولی نه تنها قیام نکرد بلکه اندک اندک، یمانی شد، بعد کم کم امام شد، بعد مهدی شد که روایات وعده ظهورش را داده اند. همین ترقی رتبه نشان از این دارد که فرد می بیند ، عده ای هستند که هر دروغی بگوید، قبول میکنند. اگر امثال من از اطرافش جدا می شدند، کسی نمی تواند مرتب ادعاهای مختلف بکند.
کسی که قرار بود یمانی باشد، رفته رفته امام زمان شد. مهدی، قائم، .... شد. اینها مرا یاد ادعاهای باب و بهاء انداخت. و واقعا چقدر گمراه بودم که اینها را می دیدم و قبول نمیکردم.