سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازگشته از احمدالحسن کذاب

یکی از نکاتی که باعث نجات بنده شد این است که

 

احمد اسماعیل کذاب مشهور به احمدالحسن کذاب، مدعی است که امام است. میدانید که امام، نیازی به تعلیم ندارد و  دانای به علوم است.

 

 

د رحالی که وی، مدتی در حوزه علمیه تحصیل کرده است. اکنون سوال این است اگر وی امام است چرا به حوزه رفت؟ چرا تحصیل کرد؟ اگر نیاز داشت چرا ادامه نداد؟

 

 

این یکی از اشتباهات اوست که میتواند نجات دهنده باشد.

 

 

او در حالی مدعی علم غیب است که مدتی در حوزه تحصیل کرده و سپس رها کرده و ادعاهای مختلفی مطرح کرده است.


نمیدانم چرا وزارت اطلاعات در برخورد با جریانهای انحرافی، کند و ضعیف عمل میکند؟ چیزی که من حس کردم این است که ماموران نظامی و انتظامی در برخورد با قتل و جنایت و مسائل تروریستی خوب عمل میکنند ولی در مسائلی مثل فرقه های انحرافی و انحرافات عقیدتی عملکرد مطلوبی ندارند. 

واقعیت این است که جریانهای مختلفی در جامعه تبلیغ میکنند که فعالیت آنها باعث عضوگیری از مردم میشود و این باعث میشود که مردم از انقلاب جدا شوند. کم کم جامعه از درون تهی میشود و مثل استخوانی می شود که پوک شده است. در نتیجه شکستن آن حتمی است. 

جریان دروغین یمانی یا همان احمد کذاب باعث میشود که پیروانش با مراجع و مومنان دشمن شوند و به تکفیر آنها روی بیاورند و برای نابودی آنها و جامعه بکوشند.

کاش وزارت اطلاعات، به جریان یمانی مانند جریان ریگی نگاه میکرد که چه بسا بدتر است.

اگر شما با ماموران اطلاعات یا مسئولان آن ارتباط دارید و حرفتان را قبول دارند، از انها بخواهید مبلغان و سرکردگان جریان احمد کذاب یا یمانی را دستگیر کنند. همانطور که با جریان زن امام زمان برخورد شد.


حرفهای نگفته زیادی دارم که دوست دارم برایتان بیان کنم.  نکات ریز و درشت بسیاری دارم که درباره مدعی یمانی میخواهم در اینجا بنویسم؟ درباره مسائل اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی این جریان، نظراتی دارم که مایلم همه از آنها مطلع شوند. مطالبی که برایتان مینویسم، ارزش دیدن و خواندن دارند. من از وادی انحراف بیرون زده ام و شاهدی زنده بر دروغگویی و انحراف احمدالحسن و مبلغان او هستم.


ابتدا که فریب دروغهای مبلغان دروغگوی احمدی را خوردم، بنا بود که پس از مدتی پسر امام زمان قیام کند؛ ولی نه تنها قیام نکرد بلکه اندک اندک، یمانی شد، بعد کم کم امام شد، بعد مهدی شد که روایات وعده ظهورش را داده اند. همین ترقی رتبه نشان از این دارد که فرد می بیند ، عده ای هستند که هر دروغی بگوید، قبول میکنند. اگر امثال من از اطرافش جدا می شدند، کسی نمی تواند مرتب ادعاهای مختلف بکند. 

کسی که قرار بود یمانی باشد، رفته رفته امام زمان شد. مهدی، قائم، .... شد. اینها مرا یاد ادعاهای باب و بهاء انداخت. و واقعا چقدر گمراه بودم که اینها را می دیدم و قبول نمیکردم.


همیشه از سقوط دیگران تعجب میکردم. تعجب میکردم چرا بعضی از انسان‌ها فریب میخورند و بهائی یا وهابی یا داعشی یا ... می‌شوند. اکنون که به حال خودم نگاه می‌کنم، اشک حسرت میریزم و از تو ای خدای متعال، آمرزش می‌خواهم.


حداقل 4 سال است که از این ماجرا باخبر شدم. از ترس اینکه مبادا فردی که خود را یمانی می‏‌نامد، از یاوران مهدی باشد، به او ایمان آوردم. مدتی هر کس اشتباهاتم را تذکر میداد، قبول نمیکردم ولی آهسته آهسته فهمیدم که اشتباه کردم. اکنون که این مطالب را می نویسم از عمق جان، احمد اسماعیل بصری و هوادارانش را دروغگو و منحرف میدانم. از اینکه مدتی در گروه ها و به شکل های مختلف مایه گمراهی دیگران شدم از خداوند، عذر میخواهم.

برای جبران گذشته، مطالبی که با آن مواجه بودم، در اختیار شما می گذارم تا عبرت گیرید. واقعا برای خودم متأسفم که چه آسان، فریب خوردم.